توهم انتلکتوئل بودن



توهم انتلکتوئل بودن

دوستی که مطلب پانتئون کارگردان‌هایم را خوانده بود تعجب می‌کرد از اینکه چگونه برسون و گدارو برگمان را در کنار هیچکاک و فورد و کوروساوا گذاشته‌ام . و می‌گفت چطور منادیان سینمای سرگرمی‌ساز را با پرچمداران سینمای هنری!!!! ( بی‌معنی ترین اصطلاح ممکن مثل آنکه بگوییم موسیقی هنری یا نقاشی هنری ) در یک پانتئون جای داده‌ای. من هم از این اظهارنظر او که خود از دوستداران سینماست بیشتر تعجب کردم . اما کمی که فکر کردم او را زیاد مقصر ندانستم . وقتی مطالب تخصصی ترین نشریات سینمایی کشور حاکی از حاکمیت همین تفکر براندیشه‌ی نویسندگان سینمایی است مخاطبین این نشریات ( که خیلی از آنها از طرفداران سینه چاک این نشریات هستند و به شیوه ای عجیب آنها را تقدیس می‌کنند .) را گناهی نیست . به او گفتم من فکر می‌کنم آنچه در سینما اهمیت دارد و آنچه آن را به هنر اول و یکه تاز دو قرن اخیر تبدیل کرده است این است که « چگونه » می‌گوید نه آنکه « چه » می‌گوید . و در این زمینه هیچکس هنوز نتوانسته به مرتبه‌ی هیچکاک برسد و بر قله‌هایی که او فتح کرده پای بگذارد . جالب آنکه نقطه شروع کار هیچکاک رمان‌های درجه سه و داستانهایی کوتاه از نویسندگانی گمنام  و فاقد مفاهیم ارزشمند! ( به زعم این دوستان ) بود که در دستان جادویی او به این شاهکارهای بی بدیل تبدیل شده اند . به هرحال چون هدف این یادداشت صحبت در مورد سینمای هیچکاک نیست وارد این موضوع نمی شوم ولی آنچه مهم است توجه بیش از حد به محتوا و بی توجهی به نحوه‌ی چگونه گفتن و هدف اصلی سینما است که بسیاری ،حتی به اصطلاح مخاطبان به زعم خودشان خاص سینما ،را نیز شامل می شود.به عنوان مثال این افراد « مهر هفتم » برگمان را به این خاطر اثری بزرگ ارزیابی می‌کنند که در آن مفاهیم مذهبی و فلسفی عمیقی  مطرح می شود نه به خاطر آن شیوه سحرانگیز برگمان در ارائه‌ی پازل گونه‌ی نماها که از ترکیب اجزای مختلف در طول نماهای یک سکانس و یا حتی چند سکانس متفاوت به یک کل واحد می‌رسد و یا در مورد برسون هم  به همین ترتیب به مینیمالیسم بی نظیر او توجه نمی کنند که چگونه هنرمندانه آنقدر اجزای مختلف روایت و تصویر را حذف می‌کند تا به یک پالایش تصویری برسد و در ایجاز غوغا کند و..... به هرحال به زعم من همه‌ی کارگردان های این پانتئون در کنار گوناگونی شگفت انگیز شیوه‌هایشان در بیان سینمایی یک وجه اشتراک دارند و آن نبوغ بی نظیر در ابداع روش‌های منحصر به خود در« چگونگی » بیان مفاهیم است نه خود امر بیان مفاهیم عمیقه!  هرچند به نظر می رسداین قبیل برداشت ها و موضع گیری ها در روند حرکت سینما تاثیر چندانی نخواهد داشت و تنها این افراد را غرق  در توهم انتلکتوئل بودن از لذت واقعی سینما و درک خلاقیت های بصری و روایی شگفت انگیز این هنر محروم می‌کند .